( 532)خواجه و بچگان جهازی ساختند |
|
بر ستوران جانب ده تاختند |
( 533)شادمانه سوی صحرا راندند |
|
سافروا کی تغنموا بر خواندند |
( 534)کز سفرها ماه کیخسرو شود |
|
بی سفرها ماه کی خسرو شود |
( 535)از سفر بیدق شود فرزین راد |
|
وز سفر یابید یوسف صد مراد |
( 536)روز روی از آفتابی سوختند |
|
شب ز اختر راه میآموختند |
( 537)خوب گشته پیش ایشان راه زشت |
|
از نشاط ده شده ره چون بهشت |
جهاز: یعنی باروبنه. رخت مسافر، اسباب سفر.
سافروا...: اشاره است به حدیثى که مرحوم فروزانفر آن را از الجامع الصّغیر بدین صورت آورده است: «سافِرُوا تَصِحُّوا وَ تَغنَمُوا.» این حدیث در مسند احمد چنین است: «سافِرُوا تَصِحُّوا وَ اغزُوا تَستَغنُوا.»[1] این روایت در محاسن برقى از امام صادق (ع) به دو صورت آمده است: «سافِرُوا تَصِحُّوا.» «سافِرُوا تَغنَموا.» و هم از آن حضرت از رسول خدا (ص) آمده است که «سافِرُوا تَصِحُّوا وَ جاهِدُوا تَغنَموا و حجُّوا استغنوا.»[2]
کیخسرو: پادشاه بزرگ. نیز نام پسر سیاوش، سومین پادشاه ایران از سلسله پادشاهان کیانى. نیز لقب بعض پادشاهان این سلسله.
کیخسرو شدن ماه: اشاره است بدان که ماه چون به چهاردهمین شب رسد درخشندگى آن به کمال بود.
خسرو شدن: یعنی به کمال رسیدن، به صورت بدر درآمدن.
بَیدَق: پیاده شطرنج است که اگر تا آخرین خط صفحه شطرنج پیش رود، وزیر میشود.
فَرزین: معرّب وزیر. وزیر کلمهاى است معرّب. هر دو کلمه از اصطلاحات شطرنج است.
از سفر یابید یوسف: اشاره است بدان که چون یوسف (ع) از کنعان به مصر افتاد، به پادشاهى رسید.
روى از آفتاب سوختند: مقصود خواجه و فرزندان اوست، که تحمّل گرمى آفتاب کردند.
از اختر راه آموختن: در قدیم کاروانیان شبها به راهنمایى ستارگان جهت را مىیافتند.کنایه از آن که روز و شب در راه پیمودن دچار مشقت بودند. و در آن تعریضى است به آنان که از شهر (شیخ و اصل) دور مىافتند و گمراه مىشوند.
( 532) خواجه و بچههایش مالها را زین و پالان کرده بطرف ده روانه شدند. ( 533) با کمال شادى بطرف صحرا مرکب رانده مىگفتند سفر کنید تا غنیمت بدست آورید. ( 535) سفر پیاده را فرزین مىکند و یوسف از مسافرت صد گونه مراد بدست آورد. ( 536) بالاخره خواجه و کسانش روز چهرهشان از آفتاب مىسوخت و شب براى یافتن راه از ستارگان استمداد مىکردند. ( 537) این راه زشت در نظرشان خوب جلوهگر شده و از نشاط رسیدن بده راه مثل بهشت شده بود.
مولانا در اهمیت سفر، به حدیث نبوی اشاره میکند که:"سافروا تصحوا وتغنموا؛ سفرکنید تا تندرست شوید و بهره برید». مولانا اشاره میکند که حضرت یوسف با کاروان سفرها کرد تا به درگاه عزیز مصر رسید و خود عزیز مصر شد.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |